گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه امام حسین
جلدششم
سخنی در باره دیگر یاران شهید امام حسین علیه السلام


اشاره

پیش از این ، زندگی نامه اجمالیِ شماری از شهدای کربلا که نکته قابل توجّهی در باره آنها گزارش شده بود ، گذشت . اینک ، فهرست اسامی دیگر یارانِ شهید امام حسین علیه السلام که در منابع تاریخی یا حدیثی از آنها یاد شده ، بدین سان ، ارائه می گردد :

1 . ابراهیم بن حُصَین اسدی

تنها ابن شهرآشوب ، از او یاد کرده است . وی برای او رَجَزی نقل کرده و او را هلاک کننده 84 نفر ، شمرده است . وجود چنین شخصی با چنین کار بزرگی ، با سکوت منابع دیگر ، سازگار نیست . (1)

2 . برادرزاده حُذَیفه بن اَسید غِفاری

در کتاب بصائر الدرجات ، خبری آمده است به این مضمون که : حُذَیفه بن اَسید غِفاری ، به همراه برادرزاده اش در دیوانی که در دست امام مجتبی علیه السلام بوده و نام شیعیان در آن بوده ، نظر می کند و نام خود و برادرزاده اش را می بیند و همین برادرزاده اش ، بعدا در رکاب امام حسین علیه السلام ، شهید می شود . (2) این ، تنها خبر در باره اوست و در هیچ منبع دیگری ، نام وی یافت نشد .



1- .لمناقب ، ابن شهرآشوب : ج 4 ص 105 . در قاموس الرجال (ج 1 ص 172) آمده : «ولی سخن ضعیف در المناقب ابن شهرآشوب ، بسیار است» .
2- .بصائر الدرجات : ص 172 ، بحار الأنوار : ج 26 ص 124 ح 19 .



3 . ابو هَیّاج

ابو هیاج عبد اللّه (/ علی) بن ابی سفیان بن حارث بن عبد المطّلب ، صحابی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله (1) و داماد امیر مؤمنان علی علیه السلام و همسر رَمْله بوده است . (2) همچنین ، در زمان حکومت امام علی علیه السلام ، کارگزار ایشان بود (3) و در بلاد سواد (عراق) ، قاضی گردید . (4) گزارش شده که ابو هَیّاج ، شاعری ماهر و سخنوری حاضرْجواب بوده است . (5)(6) منابع اهل سنّت ، او را در زمره شهیدان کربلا ، نام برده اند .

4 . اَدهَم بن اُمیّه

تنها فُضَیل بن زُبیر ، (7) از او نام برده و او را اهل بصره و از قبیله بنی عبد القیس ، معرّفی کرده است . (8)



1- .لاستیعاب: ج 3 ص 53، الإصابه: ج 4 ص 101و 102 ، تاریخ دمشق : ج29 ص 72 .
2- .المحبر: 56 ؛ المناقب ، ابن شهرآشوب: ج 3 ص 305، بحار الأنوار : ج 42 ص 92 .
3- .سنن الترمذی : ج 3 ص 366 ح 1049، سنن أبی داوود: ج 3 ص 215 ح 3218 .
4- .المحلّی ، ابن حزم : ج 9 ص 385 .
5- .الإصابه: ج 4 ص 101 ، الطبقات الکبری (الطبقه الخامسه من الصحابه) : ج 1 ص 477 ، تاریخ دمشق : ج 29 ص 74. نیز، ر. ک : الجمل : ص 118 ، الفصول المختاره : ص 269 ، بحار الأنوار: ج 38 ص 276 ، شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید : ج 13 ص 231 .
6- .الطبقات الکبری (الطبقه الخامسه من الصحابه) : ج 1 ص 477، الإصابه: ج 4 ص 101 ، تاریخ دمشق : ج 29 ص 75 ، ذخائر العقبی : ص 404 .
7- .فُضَیل بن زبیر بن عمر بن درهم اسدی کوفی ، از یاران امام باقر وامام صادق علیهم السلام بوده ودر قرن دوم می زیسته است. او کتابی با نام تسمیه من قُتل مع الحسین علیه السلام من ولده و إخوته وأهل بیته وشیعته فراهم آورده و در آن ، بیست تن از خانواده و 78 تن از غیرِ خانواده امام علیه السلام را نام می برد. این کتاب ، شاید قدیمی ترین نوشته در این موضوع باشد . گفتنی است تنها منابعی که به این کتاب دسترس داشته اند ، الأمالی شجری والحدائق الوردیّه ، از منابع زیدیه، بوده اند . برخی افرادی که نامشان در این کتاب به عنوان شهید آمده، در منابع دیگر، یاد نشده اند (ر . ک : ج1 ص53) .
8- .لأمالی ، شجری: ج 1 ص 172، الحدائق الوردیّه: ج 1 ص 121. در تنقیح المقال می خوانیم: «ادهم بن اُمیّه، ف جزو شیعیانی بود که در بصره و در خانه ماریه بنت منقذ ، جمع می شدند. او با یزید بن نَبیط و دو فرزندش ، به راه افتادند و در اَبطَح به امام علیه السلام پیوستند و در [روز عاشورا] حمله اوّل ، شهید شدند. پدر او ابو امیّه ، از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله بوده است (تنقیح المقال: ج 1 ص 106) .



5 . انیس بن مَعقِل اَصبَحی

در باره وی ، چیزی در منابع تاریخی و مقاتل ، دیده نمی شود . آنچه در باره وی گزارش شده ، رَجَزهایی است که در میدان نبرد ، خوانده است . در المناقب ابن شهرآشوب ، آمده که بیش از بیست نفر ، به دست او کشته شده اند .احتمال دارد که وی ، همان زید بن مَعقِل باشد که خواهد آمد. در باره وی ، آمده است : آن گاه ، انیس بن مَعقِل اَصبَحی به میدان آمد و می خواند : (1) من اَنیس پسر مَعقِل هستمدر دست راستم ، تیغه شمشیری قطع کننده است . در میان غبارها ، سرها را با آن می پرانمتا این که پیشامد ناگوار را برطرف نمایم و آن ، دور شود [در دفاع] از حسین برترِ صاحب فضیلت پسر پیامبر خدا ، که بهترین فرستاده شده است . آن گاه ، حمله کرد و جنگید تا کشته شد . (2) همچنین ، آمده است: انیس بن مَعقِل اَصبَحی به میدان رفت ، در حالی که رَجَز می خواند و می گفت : (3) من ، انیس ، پسر مَعقِل هستم و در دست راستم ، تیغه شمشیری صیقل یافته است . در جنگ ، با آن چنان می زنم که [ناگواری] دور شودو با آن ، در میان غبارها ، سرها را می پرانم [در دفاع] از حسین شکوهمندِ صاحب فضیلت پسر پیامبر خدا ، که بهترین فرستاده شده است . آن گاه ، حمله کرد و جنگید تا کشته شد . رحمت خدا بر او باد ! (4)

.

1- أنَا أنیسٌ و أنَا ابنُ مَعقِل وفی یَمینی نَصلُ سَیفٍ فَیصَلِ أعلو بِهِ الهاماتِ بَینَ القَسطَلِ حَتّی ازیلَ خَطبَهُ فَیَنجلی عَنِ الحُسَینِ الفاضِلِ المُفَضَّلِ ابنِ رَسولِ اللّهِ خَیرِ مُرسَل
2- .مقتل الحسین علیه السلام ، خوارزمی : ج 2 ص 19 .
3- أنَا أنیسٌ و أنَا ابنُ مَعقِلِ وفی یَمینی نَصلُ سَیفٍ مُصقَلٍ أضرِبُ بِهِ فِی الحَربِ حَتّی یَنجَلی أعلو بِهِ الهاماتِ وَسطَ القَسطَلِ مِنَ الحُسَینِ الماجِدِ المُفَضَّلِ ابنِ رَسولِ اللّهِ خَیرِ مُرسَل
4- .الفتوح : ج 5 ص 108 ؛ المناقب ، ابن شهرآشوب : ج 4 ص 103 .



6 . جابر بن حَجّاج

تنها فُضَیل بن زبیر ، از وی نام بُرده است . (1)

7 . جَبَله بن علی شَیبانی

(2)وی ، در زمره شهدای حمله اوّل ، (3) شمرده شده است . نام وی در زیارت های «رجبیّه» (4) و «ناحیه» ، آمده است . در «زیارت ناحیه مقدّسه» می خوانیم : ی السَّلامُ عَلی جَبَلَهَ بنِ عَلِیٍّ الشَّیبانِیِّ . (5)



1- .الأمالی ، شجری: ج 1 ص 172، الحدائق الوردیّه: ج 1 ص 122.
2- .الأمالی ، شجری: ج 1 ص 172 ، الحدائق الوردیّه: ج 1 ص 122 .
3- .ر. ک : ص 135 (فصل دوم / سخنی درباره شهدای حمله نخست) .
4- .در زیارت رجبیّه ، نام پدر وی «علی» و «عبد اللّه » آمده است . در این باره ، ر . ک : ج 12 ص 121 (بخش سیزدهم / فصل دوازدهم / زیارت امام علیه السلام در اوّل رجب) .
5- .ر . ک : ج 12 ص 264 (بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال) .



سلام بر جَبَله بن علی شَیبانی !

8 . جُندَب بن حُجَیر

(1) وی ، جزو یاران امام حسین علیه السلام شمرده شده است . (2) نام وی در «زیارت رجبیّه» (3) آمده است . در «زیارت ناحیه» نیز می خوانیم : السَّلامُ عَلی جُندَبِ بنِ حُجرٍ الخَولانِیِّ ! سلام بر جُندب بن حُجْر خولانی ! (4)

9 . جُوَین بن مالک

(5)وی ، جزو یاران امام حسین علیه السلام شمرده شده است . (6) احتمال دارد که این شخص ، همان ، غلام ابو ذر باشد . (7)



1- الأمالی، شجری: ج 1 ص 172، الحدائق الوردیّه: ج 1 ص 122، بحار الأنوار: ج 101 ص 341. در الأمالی شجری، فرزند وی به نام «حجیر» نیز جزو شهدا شمرده شده است؛ امّا با توجّه به این که اسامی شهدا در الأمالی شجری و الحدائق الوردیه، یکی است و در منبع اخیر، نام «جُندَب بن حُجَیر بن جُندَب»، بدون ذکر فرزندش آمده، احتمال اشتباه در الأمالی وجود دارد.
2- .رجال الطوسی : ص 100 .
3- .در زیارت رجبیّه «جندب بن حجیر» آمده است . ر . ک : ج 12 ص 123 (بخش سیزدهم / فصل دوازدهم / زیارت امام علیه السلام در اوّل رجب) .
4- .ر . ک : ج 12 ص 249 (بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال) .
5- .الأمالی ، شجری : ج 1 ص 172 ، الحدائق الوردیّه : ج 1 ص 121 ، إبصار العین: ص 194 . در این کتاب ، از ابن شهرآشوب نقل شده که او [درروز عاشورا] در حمله اوّل به شهادت رسیده ، در حالی که در المناقب ، نام او «سیف بن مالک نمری» آمده است .
6- .رجال الطوسی : ص 99 .
7- .ابن شهرآشوب ، در باره جوین آورده : «جوین بن ابی مالک ، غلام ابو ذر» و رجزی را نیز از او نقل می کند (المناقب ، ابن شهر آشوب : ج 3 ص 103) .



نام وی در «زیارت رجبیّه» آمده است . (1) در «زیارت ناحیه» نیز می خوانیم : السَّلامُ عَلی حُوَیِّ بنِ مالِکٍ الضُّبَعِیِّ ! (2) سلام بر حُوَیّ بن مالک ضُبَعی!

10 . حارث بن امرؤ القیس

تنها فُضَیل بن زبیر ، از وی نام برده است . (3)

11 . حارث بن بنهان ، آزاد شده حمزه بن عبد المطّلب

تنها فُضَیل بن زبیر ، از وی نام برده است . (4)

12 . حَجّاج بن زید ( / یزید)

(5)در باره وی ، اطّلاعی در دست نیست ؛ ولی نامش در «زیارت رجبیّه» (6) و «زیارت ناحیه» آمده است . در «زیارت ناحیه مقدّسه» می خوانیم :



1- .در زیارت رجبیّه ، نام وی مختلف آمده است : «جویر» و «جوین» . (ر . ک : ج 12 ص 123 «بخش سیزدهم / فصل دوازدهم / زیارت امام علیه السلام در اول رجب») .
2- .نام وی در روایت المزار الکبیر، «جوین» آمده است. (ر . ک : ج12 ص262 «بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال») .
3- .الأمالی ، شجری: ج 1 ص 172، الحدائق الوردیّه: ج 1 ص 122 .
4- .الأمالی ، شجری: ج 1 ص 172، الحدائق الوردیّه: ج 1 ص 121 .
5- .نام پدر وی «بدر» آمده است : در این باره ، ر . ک : الأمالی ، شجری: ج 1 ص 172، الحدائق الوردیّه: ج 1 ص 121 .
6- .نام پدر وی در زیارت رجبیه «زید» و «بدر» آمده است (ر . ک : ج 12 ص 123 «بخش سیزدهم / فصل دوازدهم / زیارت امام علیه السلام در اول رجب») .



السَّلامُ عَلَی الحَجّاجِ بنِ یَزیدَ السَّعدِیِّ ! (1) سلام بر حَجّاج بن یزید سعدی !

13 و 14 . حُلاس بن عمرو و نُعمان بن عمرو

(2)ظاهرا این دو نفر ، برادرند . هر دو را از یاران امام حسین علیه السلام (3) و از شهدای حمله اوّل شمرده اند . (4) در مقتل های مشهور و «زیارت ناحیه» ، نام آنها نیامده است ؛ امّا در «زیارت رجبیّه» ، می خوانیم : السَّلامُ عَلی نُعمانَ بنِ عَمرٍو ! السَّلامُ عَلی جُلاسِ بنِ عَمرٍو ! (5) سلام بر نُعمان بن عمرو ! سلام بر جُلاس بن عمرو !

15 . رافع ، وابسته بنی شِنْده

تنها فُضَیل بن زُبیر ، از او نام برده است . (6)

16 . رُمَیث بن عمرو

او از یاران امام حسین علیه السلام بوده است ؛ (7) امّا تنها در «زیارت رجبیّه» ، به شهادت او اشاره شده و آمده است :



1- .نام پدر وی در روایت مصباح الزائر و المزار الکبیر ، «زید» آمده است (ر . ک : ج 12 ص 262 (بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال») .
2- .رجال الطوسی: ص 100 و ص 106 در الحدائق الوردیّه : ج 1 ص 122 و الأمالی ، شجری : ج 1 ص 172 «خلاس» آمده و در ادامه ، «الراسبی» اضافه شده است .
3- .رجال الطوسی : ص 106 و ص 100.
4- .ر. ک: ص 135 (فصل دوم / سخنی درباره شهدای نخست) .
5- .در روایت المزار ، شهید اوّل «الحلاس» آمده است . ر . ک : ج 12 ص 122 (بخش سیزدهم / فصل دوازدهم / زیارت امام علیه السلام در اول رجب) .
6- .الأمالی ، شجری: ج 1 ص 173، الحدائق الوردیّه: ج 1 ص 122 .
7- .رجال الطوسی : ص 100 ، المناقب ، ابن شهرآشوب : ج 4 ص 78، بحار الأنوار : ج 44 ص 199 .



السَّلامُ عَلی رُمَیثِ بنِ عمر ! (1) سلام بر رُمَیث بن عمر !

17 . زاهر ، مُصاحب عمرو بن حَمِق

زاهر، مصاحب عمرو بن حَمِق (2) (صحابی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و یار امیر مؤمنان علیه السلام در همه جنگ ها) بود (3) و در ماجرای تعقیب و دستگیری عمرو که منجر به شهادت او به دست مأموران معاویه شد ، همراه عمرو بود ؛ ولی توانست خود را بِرَهاند تا این که در رکاب امام حسین علیه السلام به شهادت رسید . 4 او را از یاران امام حسین علیه السلام (4) و از شهدای حمله اوّل دشمن شمرده اند . (5) نام وی در زیارت های «رجبیّه» (6) و «ناحیه» آمده است . در «زیارت ناحیه مقدّسه» می خوانیم : السَّلامُ عَلی زاهِرٍ مَولی عَمرِو بنِ الحَمِقِ الخُزاعِیِّ ! (7) سلام بر زاهر ، وابسته عمرو بن حَمِق خُزاعی !

.

1- .در روایت مصباح الزائر ، نام پدر وی «عمرو» آمده است . ر . ک : ج 12 ص 122 (بخش سیزدهم / فصل دوازدهم / زیارت امام علیه السلام در اوّل رجب) .
2- .رجال الطوسی : ص 101 ، المناقب ، ابن شهر آشوب : ج 3 ص 113 .
3- .ر. ک : دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام : ج 12 ص 259 (بخش شانزدهم : یاران و کارگزاران امام علی علیه السلام / عمرو بن حَمِق خُزاعی) .
4- .ال الطوسی : ص 101.
5- .ر . ک : ص 135 (فصل دوم / سخنی درباره شهدای حمله نخست) .
6- .ر . ک : ج 12 ص 123 (بخش سیزدهم / فصل دوازدهم / زیارت امام علیه السلام در اوّل رجب) .
7- .ر . ک : ج 12 ص 264 (بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال) .



18 . زُهَیر بن بِشْر خَثعَمی

وی ، از شهدای حمله اوّل ، شمرده شده است . (1) نام وی در زیارت های «ناحیه» (2) و «رجبیّه» ، (3) آمده است . در نقل فُضَیل بن زبیر ، نام وی عبد اللّه بن بِشر خَثعَمی آمده (4) که احتمالاً همین شخص باشد . (5)

19 . زُهَیر بن سُلَیم اَزْدی

(6)وی ، از شهدای کربلا (7) و جزو شهدای حمله اوّل دشمن ، شمرده شده است . (8) نام وی در زیارت های «رجبیّه» (9) و «ناحیه» (10) چنین آمده است :



1- .ر . ک : ص 135 (فصل دوم / سخنی درباره شهدای حمله نخست) .
2- .ر . ک : ج 12 ص 264 (بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال) .
3- .در زیارت رجبیه «زهیر بن بشیر» آمده است (ر . ک : ج 12 ص 123 «بخش سیزدهم / فصل دوازدهم / زیارت امام علیه السلام در اوّل رجب») .
4- .الأمالی ، شجری: ج 1 ص 172، الحدائق الوردیّه: ج 1 ص 122 .
5- .در تنقیح المقال (ج 2 ص 170) آمده است که عبد اللّه بن بِشر خثعَمی با لشکر عمر سعد آمد و سپس به امام حسین علیه السلام پیوست و نامش در «زیارت ناحیه» آمده است ؛ ولی این نام را آن جا نیافتیم و مستند دیگری نیز یافت نشد.
6- .برخی ، او را برادر مِخنَف بن سُلَیم اَزْدی دانسته اند (ر. ک : الأخبار الطوال: ص 123) . در الأخبار الطوال (ص 123) و فتوح البلدان (ص 366) ، در باره فتح مدائن ، آمده است که زُهَیر ، در فتح ایران شرکت داشت و مبارزی ایرانی به نام نخارجان یا نخیرخان را کُشت . در میان فرماندهان لشکر عمر سعد ، نام عبد اللّه بن زُهَیر بن سلیم اَزْدی (تاریخ الطبری : ج 5 ص422) یا عبد اللّه بن زُهَیر بن سُلَیم بن مِخنَف عامری (مثیر الأحزان : ص 53) به چشم می خورد که احتمال دارد فرزند زهیر بوده باشد .
7- .الأمالی ، شجری: ج 1 ص 173 ، الحدائق الوردیّه : ج 1 ص 122 .
8- .ر. ک: ص 135 (فصل دوم / سخنی درباره شهداء حمله نخست) .
9- .ر . ک : ج 12 ص 107 (بخش سیزدهم / فصل دوازدهم / زیارت امام علیه السلام در اوّل رجب) .
10- .ر. ک: ج 12 ص 266 (بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال).



السَّلامُ عَلی زُهَیرِ بنِ سُلَیمٍ الأَزدِیِّ ! سلام بر زُهَیر بن سُلَیم اَزْدی !

20 . زید بن مَعقِل

از او به صورت های گوناگون ، نام برده اند : زید بن مَعقِل ، (1) زید بن مَعقِل جُعْفی (2) و بدر بن مَعقِل جُعْفی . 3 وی ، از یاران امام حسین علیه السلام بوده است . (3) در برخی منابع ، این رَجَز از وی ، نقل شده : أنا ابنُ جعفِیٍ وأبیالکلاعُوفی یمینی مُرهفٌ قَراعٌ و مازنٌ ثَعلبَهُ لمّاعُ. من ، پسر جُعْفی ام و پدرم کلاع استو در دست راستم ، شمشیری بُرّان ، انعطاف پذیر ، روباه گونه و صیقل یافته است . (4)



1- .رجال الطوسی : ص 101 .
2- .المناقب ، ابن شهرآشوب : ج 4 ص 78 ، بحار الأنوار : ج 44 ص 199 و ج 45 ص 72. نیز، ر. ک: زیاره الناحیه بروایه الإقبال) .
3- .رجال الطوسی : ص 101 ، المناقب ، ابن شهرآشوب : ج 4 ص 78 ، بحار الأنوار: ج 45 ص 199 (که این مأخذ به شهادت وی ، اشاره نمی کند) .
4- .أنساب الأشراف : ج 3 ص 405 ، نسب معد : ج 1 ص 316 در این دو منبع ، نام وی را «بدر بن مغفل بن ف جعونه ...» آورده است .



ابن حجر ، در الإصابه ، به نقل از مرزبانی ، یزید بن مَغفِل کوفی را از شهیدان کربلا ، نام بُرده و رَجَز او را این گونه نقل می کند : (1) اگر مرا نمی شناسید ، من ، پسر مَغفِلمکه در هنگام نبرد ، غرق در سلاحم و کنار نمی کِشم . در دست راستم ، نیمه شمشیرِ خمیده ای است که با آندر میان غبارها ، [ هر ] جنگجو[ یی ] را به هوا می فرستم . (2) ابن شهرآشوب ، شبیه این رَجَز را از زبان انیس بن مَعقِل اَصبَحی آورده است . (3) شاید زید بن مَعقِل همان انیس بن مَعقِل ، باشد که گذشت . (4)

21 . سالم ، غلام ابنِ مَدَنیّه کَلْبی

نام او اسلَم نیز گفته شده است . وی ، از یاران امام حسین علیه السلام بوده است (5) و در نقل فَضَل بن زُبیر (6) و «زیارت ناحیه» ، از شهیدان کربلا شمرده شده است . در «زیارت ناحیه مقدّسه» (7) آمده است : السَّلامُ عَلی سالِمٍ ، مَولَی ابنِ المَدَنِیَّهِ الکَلبِیِّ ! سلام بر سالم ، غلام ابن مدنیّه کلبی !



1- إن تنکرونی فأنا ابنُ المَغفلِ شاکٍ لدی الهَیجاءِ غَیرُ أعزَلِ و فی یمینی نِصفُ سیفٍ مُعصلِ أعلو بِه الفَارِسَ وَسطَ القَسطَلِ.
2- .الإصابه: ج 6 ص 554 .
3- .المناقب ، ابن شهرآشوب : ج 4 ص 103 .
4- .ر . ک : ص 407 (انیس بن معقل اَصبَحی) .
5- .رجال الطوسی: ص 99 .
6- .الأمالی ، شجری: ج 1 ص 172، الحدائق الوردیّه: ج 1 ص 122 .
7- .ر . ک : ج 12 ص 266 (بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال) .



22 . سعد بن حارث و برادرش حتوف بن حارث

تنها فُضَیل بن زُبیر ، در باره این دو ، مطلب آورده است . وی می گوید : آن دو ، از خوارج بودند . هنگامی که صدای زنان و کودکان خاندان پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را شنیدند ، «لا حکم إلّا للّه » گفتند و با شمشیرهایشان تاختند و همراه حسین علیه السلام جنگیدید تا کشته شدند . آن دو ، سه نفر از یاران عمر بن سعد را زدند . (1)

23 . سعد بن حَنظَله تمیمی

(2)برخی او را با حَنظَله بن سعد شِبامی ، یکی دانسته اند. (3) ابن اعثم و خوارزمی می گویند : وی به شدّت جنگید تا کشته شد. (4)

24 . سعید بن کَردَم

تنها در تاریخ دمشق به نام وی اشاره شده است . این کتاب ، سعید بن کَردَم ، معروف به زید بن کَردَم را از شهدای کربلا خوانده وپدرش کَردَم را از شهدای رکاب امام علی علیه السلام در صفّین ، دانسته است . (5) در شهدای واقعه صفین ، این نام را نیافتیم که احتمال دارد تصحیفی رُخ داده باشد .

25 . سلیمان بن ربیعه

فضیل بن زبیر ، نام وی را آورده و او را از طایفه بنی اسد بن خزیمه ، شمرده است . (6)



1- .الأمالی ، شجری: ج 1 ص 172، الحدائق الوردیّه : ج 1 ص 122 .
2- .مقتل الحسین علیه السلام ، خوارزمی : ج 2 ص 14 ، الفتوح : ج 5 ص 105 ؛ المناقب ، ابن شهر آشوب : ج 14 ص 101 ، بحار الأنوار : ج 45 ص 18 .
3- .قاموس الرجال: ج 5 ص 31 . نیز ، ر. ک : همین دانشنامه : ج6 ص 283 (فصل سوم / حنظله بن اسعد شبامی).
4- .الفتوح : ج 5 ص 105 ، مقتل الحسین علیه السلام ، خوارزمی: ج 2 ص 14.
5- .تاریخ دمشق : ج 34 ص 206.
6- .لأمالی ، شجری: ج 1 ص 172، الحدائق الوردیّه: ج 1 ص 121.



26 . سلیمان ، غلام امام حسین علیه السلام

(1)وی ، از یاران امام حسین علیه السلام بوده است . (2) او را باید اوّلین شهید نهضت حسینی نامید . وی ، حامل نامه امام علیه السلام به بزرگان بصره بود که پس از انجام دادن مأموریت ، به دستور ابن زیاد ، در بصره دستگیر شده ، به شهادت رسید . 3

27 . سوّار بن ابی حِمیَر

(3)وی ، از جمله زخمی شدگان در روز عاشوراست (4) که پس از حادثه ، اسیر شد و شش ماه بعد ، بر اثر زخم هایی که خورده بود ، به شهادت رسید (5) . برخی نقل ها ، وی را از شهدای حمله اوّل شمرده اند . (6) در «زیارت ناحیه» ، آمده است :

.

1- .تاریخ الطبری: ج 5 ص 357 و 469 ، الطبقات الکبری (الطبقه الخامسه من الصحابه): ج 1 ص 477، المعجم الکبیر: ج 3 ص 103 ، الأخبار الطوال: ص 231 ، البدایه والنهایه: ج 8 ص 157 ، الثقات، ابن حبّان: ج 2 ص 310 ؛ رجال الطوسی: ص 101 ، الاختصا ص 83، الملهوف: ص 110، مثیر الأحزان: ص 27 .
2- .رجال الطوسی : ص 101 .
3- .نسب معد : ج 2 ص 511 ، رجال الطوسی : ص 101 در این منبع ، «سوار بن منعم بن حابس» آمده است .
4- .أنساب الأشراف : ج 3 ص 405 در این منبع « سوار بن أبی خمیر الجابری از همدان » آمده است .
5- .لأمالی ، شجری: ج 1 ص 173، الحدائق الوردیّه: ج 1 ص 122 در این دو منبع «سوار بن حمیر (خمیر) الجابری» آمده است .
6- .ر . ک : ص 135 (فصل دوم / سخنی درباره شهدای حمله نخست) .



(1) السَّلامُ عَلَی الجَریحِ المَأسورِ سَوّارِ بنِ أبی حِمیَرٍ الفَهمِیِّ الهَمدانِیِّ ! سلام بر زخمی اسیر ، سَوّار بن ابی حِمْیَر فهْمی هَمْدانی !

28. سیف بن مالک

(2) و گفته شده که در حمله اوّل به شهادت رسیده است . (3) او اهل بصره و از طایفه عبد القیس بوده است . (4) نام او در زیارت های «رجبیّه» (5) و «ناحیه» (6) چنین آمده است . السَّلامُ عَلی سَیفِ بنِ مالِکٍ ! سلام بر سیف بن مالک !

29 . ضُباب بن عامر

تنها فُضَیل بن زبیر ، از وی نام برده است . (7)

30 . ضَرغامه بن مالکوی ، از یاران امام حسین علیه السلام

(8) و از قبیله بنی تَغلِب بوده است . (9) وی ، از شهدای حمله اوّل دشمن ، شمرده شده است . (10)



1- .ر . ک : ج 12 ص 249 (بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال) .
2- .رجال الطوسی : ص 101، المناقب ، ابن شهرآشوب : ج 4 ص 78، بحار الأنوار: ج44 ص 199.
3- .ر. ک: ص 135 (فصل دوم / سخنی درباره شهدای حمله نخست) .
4- .الأمالی ، شجری : ج 1 ص 172 ، الحدائق الوردیّه : ج 1 ص 121 .
5- .در زیاره رجبیه ، «سفیان بن مالک» آمده است . ر . ک : ج 12 ص 123 (بخش سیزدهم / فصل دوازدهم / زیارت امام علیه السلام در اوّل رجب) .
6- .ر . ک : ج 12 ص 264 (بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال) .
7- .الأمالی ، شجری : ج 1 ص 172 ، الحدائق الوردیّه: ج 1 ص 122 و در این دو آمده است «من بنی الحارث بن کعب» .
8- .رجال الطوسی: ص 101 ، المناقب ، ابن شهرآشوب : ج 4 ص 78 ، بحار الأنوار : ج 44 ص 199 .
9- .الأمالی ، شجری: ج 1 ص 172، الحدائق الوردیّه: ج 1 ص 121.
10- .ر. ک: ص 135 (فصل دوم / سخنی درباره شهدای حمله نخست) .



ابن شهرآشوب ، فردی به نام مالک بن دوران را جزو شهدای کربلا شمرده و آورده است : سپس ، مالک بن دوران ، به میدان آمد ، در حالی که می گفت : 1 از جانب مالک ضرغام ، بر شماضربه ای در حمایت از بزرگواران ، زده می شود و [با این کار] از خداوند ، انعام دهنده ، امید ثواب دارد . (1) احتمالاً چنانچه برخی احتمال داده اند ، این شخص ، همان ضرغامه بن مالک باشد . (2) در «زیارت ناحیه» (3) و «زیارت رجبیّه» (4) چنین آمده است : السَّلامُ عَلی ضَرغامَهَ بنِ مالِکِ ! سلام بر ضرغامه بن مالک !

31 و 32 . عامر بن مسلم و غلامش سالم ( / مسلم)

(5)این دو نفر ، از یاران امام حسین علیه السلام (6) و از شهدای کربلا ، محسوب می شوند . (7)



1- .المناقب ، ابن شهرآشوب : ج 4 ص 104 .
2- .قاموس الرجال : ج 8 ص 652 . احتمال دارد که وی ، همان «اَنَس بن حارث» باشد .
3- .ر . ک : ج 12 ص 263 (بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال) .
4- .ر . ک : ج 12 ص 122 (بخش سیزدهم / فصل دوازدهم / زیارت امام علیه السلام در اوّل رجب) .
5- .الأمالی ، شجری: ج 1 ص 172 ، الحدائق الوردیّه: ج 1 ص 121 .
6- .رجال الطوسی : ص 103 و ص 105 .
7- .جمهره أنساب العرب : ص 293 ، نسب معد : ج 1 ص 113 (که در آن ، تصریح شده با حسین علیه السلام کشته شده) ، جمهره النسب : ص 595 (که در آن آمده : «او و پسرش در طف با حسین علیه السلام ، کشته شده اند») .



عامر ، از شهدای حمله اوّل ، شمرده شده است . (1) نام هر دو در «زیارت رجبیّه» (2) و «ناحیه» آمده و در زیارت ناحیه می خوانیم : السَّلامُ عَلی عامِرِ بنِ مُسلِمٍ ! ... السَّلامُ عَلی سالِمٍ ، مَولی عامِرِ بنِ مُسلِمٍ ! (3) سلام بر عامر بن مُسلم !... سلام بر سالم ، غلام عامر بن مسلم !

33 . عباد بن ابی مهاجر

تنها فضیل بن زبیر ، از او نام برده است . (4) رجال الطوسی فردی به نام ، «عیاض بن أبی المهاجر» ، را بدون اشاره به شهادتش از یاران امام حسین علیه السلام دانسته است (5) که احتمالاً همین شخص باشد.

34 . عبدالرحمان بن عبد اللّه بن کَدَن اَرحَبی

(6)وی ، از یاران امام حسین علیه السلام (7) و جزو افرادی بود که از کوفه به مکّه آمدند و نامه های کوفیان را تقدیم امام علیه السلام کردند . (8) امام علیه السلام نیز هنگام



1- .ر. ک: ص 135 (فصل دوم / سخنی درباره شهدای حمله نخست) .
2- .در زیارت رجبیّه ، «مسلم» به جای «سالم» آمده است . در این باره ، ر. ک: ج 12 ص 121 (بخش سیزدهم / فصل دوازدهم / زیارت امام علیه السلام در اوّل رجب) .
3- .ر . ک : ج 12 ص 262 (بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال) .
4- .الأمالی ، شجری: ج 1 ص 172، الحدائق الوردیّه: ج 1 ص 122 .
5- .رجال الطوسی : ص 103 .
6- .تاریخ الطبری : ج 5 ص 354 ، أنساب الأشراف : ج 3 ص 370 ، الأخبار الطّوال : ص 229 ، مقتل الحسین علیه السلام ، خوازمی : ج 1 ص 194 ، الفتوح: ج 5 ص 29، تذکره الخوا ص 244 ؛ الإرشاد: ج 2 ص 37 و ص 39 ، الحدائق الوردیّه: ج 1 ص 122 ، الأمالی ، شجری: ج 1 ص 173 ، المناقب ، ابن شهرآشوب: ج 4 ص 90 و ص 113 ، بحار الأنوار : ج 44 ص 333 .
7- .رجال الطوسی : ص 103 .
8- .ر. ک: ج 4 ص 13 (بخش هفتم / فصل سوّم / نامه کوفیان به امام علیه السلام و دعوت او به قیام).



فرستادن مسلم علیه السلام به کوفه ، عبد الرحمان را در این سفر خطیر ، همراه او قرار داد . (1) عبد الرحمان ، جزو شهدای حمله اوّل دشمن ، شمرده شده است . (2) این رَجَز زیبا ، از او نقل شده است : (3) هر که مرا نمی شناسد ، من پسر کَدَن هستم و بر دین حسین و حسنم . بَلاذُری می افزاید که او جنگید تا کشته شد . (4) در نقل الفتوح آمده است : عبد الرحمان بن عبد اللّه یَزَنی (5) به میدان آمد ، در حالی که می گفت : 6 من پسر عبد اللّه ، از خاندان یَزَن هستم و دینم ، دین حسین و حسن است . به شما ضربه می زنم ، ضربه جوانی یمنی و با آن ، امید رستگاری در پیشگاه خدای مؤتمن را دارم . (6)



1- .. ک : ج 4 ص 29 (بخش هفتم / فصل سوم / فرستاده شدن نماینده ویژه امام علیه السلام به همراه نامه به کوفه).
2- .ر. ک: ص 135 (فصل دوم / سخنی درباره شهدای حمله نخست) .
3- .إنّی لِمَن یُنکِرُنِی ابنُ الکَدَنإنّی عَلی دینِ حُسَینٍ وحَسَن .
4- .أنساب الأشراف : ج 3 ص 404 .
5- .اگرچه رَجَز عبد الرحمان ارحبی و عبد الرحمان یَزَنی و نیز چگونگی شهادت آنها متفاوت نقل شده است ، لیکن چون این موارد در نقل های طبری ، مفید و فضیل بن زبیر نیست ، به نظر می رسد که همگی ، اشاره به یک نفر باشد .
6- .الفتوح : ج 5 ص 106 ، مقتل الحسین علیه السلام ، خوارزمی : ج 2 ص 17 ؛ المناقب ، ابن شهرآشوب : ج 4 ص 102 ، بحار الأنوار : ج 45 ص 22 .



آن گاه ، حمله کرد و جنگید تا کشته شد . رحمت خدا بر او باد ! در «زیارت ناحیه» آمده است: السَّلامُ عَلی عَبدِ الرَّحمنِ بنِ عَبدِ اللّهِ بنِ الکَدِرِ الأَرحَبِیِّ ! (1) سلام بر عبد الرحمان بن عبد اللّه بن کَدِر اَرحَبی ! و در «زیارت رجبیّه» آمده است : السَّلامُ عَلی عَبدِ الرَّحمنِ بنِ عَبدِ اللّهِ الأَزدِیِّ ! (2) سلام بر عبد الرحمان بن عبد اللّه اَزْدی ! ظاهرا همه این نقل ها ناظر به یک نفر هستند .

35 . عُقْبه بن صَلْت

تنها فُضَیل بن زبیر ، نام او را در زمره شهدای کربلا ، آورده است . (3)

36 . عمّار بن ابی سلامه دالانی

(4)وی ، از یاران امام حسین علیه السلام است . (5) ابن اثیر ، در باره اش می گوید : عمّار بن ابی سلامه ... هَمْدانی دالانی ، پیامبر صلی الله علیه و آله را درک نمود و در نبردهای دوره حکومت امیر مؤمنان علیه السلام شرکت داشت و با حسین علیه السلام کشته شد . (6) وی قبل از پیوستن به امام علیه السلام ، تلاش کرد تا ابن زیاد را بکُشد . بَلاذُری ، آورده است :

.

1- .در روایت مصباح الزائر «الکدن» به جای «الکدر» آمده است . در این باره ، ر . ک : ج 12 ص 266 (بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال) .
2- .ر . ک : ج 12 ص 118 (بخش سیزدهم / فصل دوازدهم / زیارت امام علیه السلام در اول رجب) .
3- .الأمالی ، شجری : ج 1 ص 172 ، الحدائق الوردیّه : ج 1 ص 122 .
4- .المناقب ، ابن شهرآشوب: ج 4 ص 113، الأمالی ، شجری: ج 1 ص173 ، الحدائق الوردیّه: ج 1 ص 122 .
5- .رجال الطوسی : ص 103 .
6- .الإصابه: ج 5 ص 107 ، نسب معد: ج 2 ص 519 .



وی تلاش کرد تا عبید اللّه بن زیاد را در لشکرگاهش در نُخَلیه ، غافلگیرانه بکُشد (ترور کند) ؛ امّا موفّق به این کار نشد . لذا مخفیانه به حسین علیه السلام پیوست و همراه او کشته شد . (1) وی ، از شهدای حمله اوّل ، شمرده شده (2) و نامش در «زیارت ناحیه» ، چنین آمده است : السَّلامُ عَلی عَمّارِ بن أبی سَلامَهَ الهَمدانِیِّ ! (3) سلام بر عمّار بن ابی سلامه هَمْدانی !

37 . عمّار بن حَسّان

(4)وی ، از یاران امام حسین علیه السلام شمرده شده است . (5) پدر او از شهدای نبرد صفّین بوده است (6) و خود او ، از شهدای حمله اوّل دشمن ، شمرده شده است . (7) نام او در «زیارت رجبیّه» (8) و «زیارت ناحیه» (9) این گونه آمده است :



1- .أنساب الأشراف : ج 3 ص 388 .
2- .ر . ک : ص 135 (فصل دوّم / سخنی درباره شهدای حمله نخست) .
3- .ر . ک : ج 12 ص 266 ( بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال )
4- .الحدائق الوردیّه: ج 1 ص 122 ، الأمالی ، شجری: ج 1 ص 172 در این منبع ، «عامر بن حسان» آمده است ؛ نسب معد: ج 1 ص 226.
5- .رجال الطوسی : ص 103 .
6- .رجال النجاشی : ج 2 ص 35 و ج 1 ص 250، رجال ابن داوود : ص 116 . در این منابع ، «عامر بن حسّان» آمده است .
7- .ر. ک: ص 135 (فصل دوم / سخنی درباره شهدای حمله نخست) .
8- .ر . ک : ج 12 ص 107 (بخش سیزدهم / فصل دوازدهم / زیارت امام علیه السلام در اوّل رجب) .
9- .در روایت المزار الکبیر «حیان» به جای «حسّان» آمده است . (ر . ک : ج 12 ص 249 «بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال») .



السَّلامُ عَلی عَمّارِ بنِ حَسّانَ بنِ شُرَیحٍ الطّائِیِّ ! سلام بر عمّار بن حَسّان بن شُرَیح طایی !

38 . عِمران بن کعب انصاری

احتمالاً وی ، همان عمران بن کعب (1) است . گفته شده که در حمله اوّل دشمن به شهادت رسید . (2) نام او در زیارت های «ناحیه» (3) و «رجبیّه» (4) آمده است . نیز احتمال دارد که وی ، همان عمرو بن قَرَظَه باشد ، چنان که مؤلف أنصار الحسین ، آنها را یکی دانسته است (5) و در کتاب إبصار العین ، ذکری از او نیامده است .

39 . عمر بن اُحدوث حَضرَمی

تنها در «زیارت ناحیه» ، (6) از او یاد شده است .

40 و 41 . عمرو بن خالد اَزْدی و پسرش خالد بن عمرو

بر اساس برخی نقل ها ، این پدر و پسر ، در روز عاشورا ، رَجَز خواندند و پس از جنگیدن ، به شهادت

.

1- .رجال الطوسی: ص 103 ، الأمالی ، شجری: ج 1 ص 172، الحدائق الوردیّه: ج 1 ص 122 .
2- .نام وی «عمران بن کعب بن حارث اشجعی» آمده است . در این باره ، ر . ک : ص 135 (فصل دوم / سخنی درباره شهدای حمله نخست) .
3- .در زیارت ناحیه نام وی مختلف آمده است «عمر بن أبی کعب الأنصاری» و «عمران بن کعب الأنصاری» . در این باره ، ر . ک : ج 12 ص 261 (بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال) .
4- .در نقل های زیارت رجبیّه نام وی «عمر بن ابی کعب» و «عمران بن کعب الأنصاری» آمده است. در این باره ر . ک : ج12 ص121 (بخش سیزدهم/فصل دوازدهم/زیارت امام علیه السلام دراوّل رجب).
5- .انصار الحسین علیه السلام : ص 103 .
6- .نام وی در روایت الإقبال: «عمر بن جندب حضرمی» و در نسخه ای «عمر بن احدث» آمده است. در روایت مصباح الزائر «عمرو» به جای «عمر» آمده است . در این باره ، ر . ک : ج 12 ص 267 (بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال) .



رسیدند . در بیشتر کتاب ها ، نام آنها نیامده است . البته احتمال دارد که این شخص ، همان عمر بن خالد صَیداوی باشد که شرح حال او گذشت . (1) در الفتوح آمده است : آن گاه ... عمرو بن خالد اَزْدی به میدان مبارزه آمد ، در حالی که چنین می گفت : 2 امروز ای نَفْس ، روز رفتن به سوی [ خدای ] مهربان استبا نسیم روح و ریحان . امروز ، به پاس احسان ، پاداش می گیریاز تو ، زمانی گذشته است . آنچه در پیشگاه خداوند ، در لوح نوشته شده[ ، این است : ]بی تابی مکن که هر زنده ای ، فانی است . شکیبایی ، برای در امان بودنت ، بهترین بهره است .ای گروه اَزْدیِ بنی قَحْطان ! در نبرد ، همانند شیران ، همسو و یکدست باشید . آن گاه ، به سوی دشمن تاخت و جنگید تا کشته شد . رحمت خدا بر او باد ! سپس ، پسرش خالد به میدان آمد ، در حالی که چنین می گفت : 3 ای بنی قَحْطان ! در برابر مرگ ، شکیبایی پیشه کنیدتا مورد رضای [ خدای ] مهربان باشید ؛ همو که صاحب عظمت و عزّت و برهان استو صاحبِ والایی و نعمت و احسان . تا در بهشت ، مستقر شویمدر کاخ های خوشْ بنا . آن گاه ، به سوی دشمن تاخت و پیوسته جنگید تا کشته شد . رحمت خدا بر او باد ! (2) خوارزمی در مقتل الحسین علیه السلام ، آورده است : سپس عمرو بن خالد اَزْدی به میدان مبارزه آمد ، در حالی که می گفت : 5 امروز ای نَفْس ، روز رفتن به سوی [ خدای ] مهربان استبا نسیم روح و ریحان . امروز ، به پاس احسان ، پاداش می گیریو از تو ، زمانی سپری شده است . آنچه در لوح در پیشگاه داور ، نگاشته شدهامروز ، با آمرزش خدا ، پاک می شود . بی تابی مکن که هر زنده ای ، فانی استو شکیبایی ، برای در امان بودنت ، بهترین بهره است .



1- .ر . ک : ص 351 .(عمر بن خالد صیداوی و همراهانش)
2- .الفتوح : ج 5 ص 105 .



سپس جنگید تا کشته شد . آن گاه ، پسرش خالد بن عمرو بن خالد اَزْدی به میدان آمد و چنین می گفت : 1 ای بنی قَحْطان ! در برابر مرگ ، شکیبایی پیشه کنیدتا مورد رضای [ خدای ] مهربان باشید ؛ همو که صاحب عظمت و عزّت و برهان است .ای پدر ! در بهشت ، مستقر شدی . سپس ، به دشمن تاخت تا کشته شد . (1)



1- .مقتل الحسین علیه السلام ، خوارزمی : ج 2 ص 14 ؛ المناقب ، ابن شهرآشوب : ج 4 ص 101 نحوه .



42 . عمرو بن ضُبیعه

وی ، از یاران امام حسین علیه السلام و از قبیله قیس بن ثَعلَبه بود . (1) ابن شهرآشوب ، (2) عمرو بن مشیعه را از شهدای حمله اوّل دشمن خوانده ، که ظاهرا ، همین شخص باشد. (3) نام او در زیارت های «رجبیّه » و «ناحیه» (4) چنین آمده است :

.

1- .رجال الطوسی : ص 103 ، المناقب ، ابن شهرآشوب : ج 4 ص 87 ، الأمالی ، شجری: ج 1 ص 172، الحدائق الوردیّه: ج 1 ص 121 .
2- .ر . ک : ص 135 (فصل دوم / سخنی درباره شهدای حمله نخست) .
3- .قاموس الرجال : ج 8 ص 139 (این شهید را با «عمرو بن قَرَظه» ، یکی دانسته است) .
4- .در روایت مصباح الزائر و المزار الکبیر ، «عمرو» به جای «عمر» آمده است . در این باره ، ر. ک: ج 12 ص 262 (بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال).



السَّلامُ عَلی عُمَرَ بنِ ضُبَیعَهَ الضُّبَعِیِّ ! (1) سلام بر عمر بن ضُبَیعه ضُبَعی !

43 . عمرو بن عبد اللّه جُندَعی

او از افرادی است که گفته شده در روز عاشورا ، مجروح شد و یک سال بعد ، به شهادت رسید . (2) ابن شهرآشوب ، او را جزو شهدای حمله اوّل دشمن ، آورده است . (3) نام او در «زیارت ناحیه» ، با این عبارت آمده است : السَّلامُ عَلَی المُرثَثِّ مَعَهُ (مَعَ سَوّارٍ) ، عَمروِ بنِ عَبدِ اللّهِ الجُندَعِیِّ ! (4) سلام بر زخمیِ زمینگیر شده با او (سوّار) ، عمرو بن عبد اللّه جُندَعی !

44 . عُمَیر (عمرو) بن عبد اللّه مَذحِجی

ابن اعثم ، خوارزمی و ابن شهرآشوب ، رَجَزی برای او در روز عاشورا ، نقل کرده اند و خوارزمی ، نام دو قاتل او را نیز آورده است . در باره وی ، آمده : عمیر بن عبد اللّه مَذحِجی ... به میدان آمد ، در حالی که می گفت : 5 طایفه سعد و قبیله مَذحِج ، می دانندکه من ، شیر بیشه ام و هیچ مانعی نمی تواند در پیش رویم بِایستد [ سرِ ] زرهپوشان را با شمشیرم می پرانَمو رقیب را هنگام مارپیچ رفتن ، رها می کنم همانند شکار کردن کفتارِ لرزان و لغزانهر کس را که ببینی ، در جلو راهم ایستاده است . و جنگ مدام و جانانه ای کرد تا مسلم ضُبابی و عبد اللّه بَجَلی ، با کمک یکدیگر ، او را کُشتند . (5)

.

1- .در زیارت رجبیّه «ضبیعه بن عمرو» آمده است . در این باره ، ر . ک : ج 12 ص 123 (بخش سیزدهم / فصل دوازدهم / زیارت امام علیه السلام در اوّل رجب) .
2- .الأمالی ، شجری : ج 1 ص 173 ، الحدائق الوردیّه : ج 1 ص 122 .
3- .ر . ک: ص 135 (فصل دوم / سخنی درباره شهدای حمله نخست) .
4- .ر . ک : ج 12 ص 268 (بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال .
5- .مقتل الحسین علیه السلام ، خوارزمی : ج 2 ص 14 ، الفتوح : ج 5 ص 105 ؛ المناقب ، ابن شهرآشوب : ج 4 ص 101 .



45 . غلام تُرک

وی ، برده دانشمندی بود که توفیق شهادت در رکاب امام حسین علیه السلام را یافت . خوارزمی ، در باره او آورده است : جوان ترکی که قاری قرآن و عربیدان بود ، برای مبارزه به میدان آمد . او که از غلامان حسین علیه السلام بود ، نبرد را شروع کرد ، در حالی که چنین رَجَز می خواند : 1 دریا ، از [ نیزه ] انداختن و [ شمشیر ] زدنم ، متلاطم می شودو فضا ، از تیر و تیراندازی ام آکَنْده می شود . زمانی که شمشیرم در دست راستم ، برق می زنددل حسود مورد احترام ، می شکافد . سپس ، تعدادی را کُشت . او را دوره کردند و به زمینش زدند . حسین علیه السلام به سوی او آمد و گریست و صورتش را بر صورت او گذاشت . او چشمانش را باز کرد و حسین علیه السلام را دید و لبخندی زد و به سوی پروردگارش ، ره سپار شد . (1)

.

1- .مقتل الحسین علیه السلام ، خوارزمی : ج 2 ص 42 ؛ المناقب ، ابن شهرآشوب : ج 4 ص 104 .



ابن شهرآشوب ، او را غلام حُر ، معرّفی کرده است . (1) خوارزمی نیز ماجرای پیوستن حُر به اردوی امام علیه السلام را به همراه برده ای تُرک ، (2) آورده است . (3)

46 . قارِب ، غلام امام حسین علیه السلام

نام وی در «زیارت ناحیه» ، به صورت «قارِب ، مولی الحسین علیه السلام » و در نقل فُضَیل بن زبیر ، «قارِب الدُّئِلی ، مولی الحسین علیه السلام » ، آمده است . (4) اطّلاع معتبر دیگری در باره او نداریم . در «زیارت ناحیه» ، می خوانیم : السَّلامُ عَلی قارِبٍ مَولَی الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ ! (5) سلام بر قارِب ، غلام حسین بن علی !

47 . و48 . قاسِط و کَردوس ، پسران زُهَیر بن حارث

این دو برادر ، از طائفه بنی تَغِلب (6) و از یاران امام حسین علیه السلام بوده اند . (7) شیخ طوسی ، کَردوس را در زمره یاران امیر مؤمنان علیه السلام نیز آورده است . (8)

.

1- .المناقب ، ابن شهرآشوب : ج 4 ص 104 .
2- .مقتل الحسین علیه السلام ، خوارزمی : ج 2 ص 10 .
3- .تنقیح المقال : ج 1 ص 125 (که نام او را اَسْلم بن عمر ، آورده است) ، أنصار الحسین علیه السلام : ص 73 (که با نام «اَسلَم ترک» از او یاد کرده) إبصار العین : ص 95 (که نام او را «واضح ترکی ، غلام حارث» آورده است و جریان شاب و مادرش و رجز «أمیری حسینٌ ...» را به اَسلَم بن عمرو ، غلام امام حسین علیه السلام ، نسبت می دهد که پدرش ترک و خودش کاتب بوده است) . و در نقل فُضَیل بن زبیر نیز نام او «علامه بن واضح رومی» آمده است . (الأمالی ، شجری: ج 1 ص 72 ، الحدائق الوردیّه : ج 1 ص 122).
4- .الحدائق الوردیّه : ج 1 ص 121 ، الأمالی ، شجری: ج 1 ص 172 .
5- .ر . ک : ج 12 ص 256 (بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال) .
6- .الأمالی ، شجری : ج 1 ص 172، الحدائق الوردیّه: ج 1 ص 121 .
7- .شیخ طوسی ، در میان یاران امام حسین علیه السلام از قاسط و مُقسط ، پسران عبد اللّه ، نام برده است ، بدون تصریح به شهادت آنها (رجال الطوسی : ص 104 105) .
8- .رجال الطوسی : ص 80 .



قاسِط را از شهیدان حمله اوّل دشمن دانسته اند (1) ؛ ولی چگونگی شهادت کَردوس ، معلوم نیست . نام هر دو ، در زیارت های «رجبیّه» (2) و «ناحیه» چنین آمده است : السَّلامُ عَلی قاسِطٍ وکَرِشٍ ابنَی ظَهیرٍ التَّغلِبِیَّینِ ! (3) سلام بر قاسِط و کَرِش تَغلِبی ، دو پسرِ ظَهیر !

49 . قاسم بن حبیب اَزْدی

(4)وی از یاران امام حسین علیه السلام بوده است . (5) نام او در زیارت های «ناحیه» و «رجبیّه» (6) آمده است . در زیارت ناحیه می خوانیم: السَّلامُ عَلی قاسِمِ بنِ حَبیبِ الأَزدِیِّ ! (7) سلام بر قاسم بن حبیب اَزْدی !

50 . قَعنَب بن عمرو نَمِری

نام او ، تنها در «زیارت ناحیه» آمده است . (8)



1- .ر. ک: ص 135 (فصل دوم / سخنی درباره شهدای حمله نخست) .
2- .در زیارت رجبیه «قاسط و کرش ابنی زهیر» آمده است . ر . ک : ج 12 ص 123 (بخش سیزدهم / فصل دوازدهم / زیارت امام علیه السلام در اوّل رجب) .
3- .نام «کرش» ، مختلف آمده است : «کردوس» و «کرسی» . در این باره ، ر . ک : ج 12 ص 262 (بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال) .
4- .در نقل فُضَیل بن زبیر، در میان شهیدان طایفه اَزْد ، از کسی به نام قاسم بن بشر یاد شده است که به نظر می رسد همان قاسم بن حبیب باشد (الأمالی ، شجری : ج 1 ص 173 ، الحدائق الوردیّه : ج 1 ص 122) .
5- .رجال الطوسی : ص 104 .
6- .ر . ک : ج 12 ص 123 (بخش سیزدهم / فصل دوازدهم / زیارت امام علیه السلام در اوّل رجب) .
7- .ر . ک : ج 12 ص 266 (بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال) .
8- .همان .



51 . کِنانه بن عتیق

وی از یاران امام حسین (1) و از طایفه بنی تَغلِب بوده (2) و گفته شده که در حمله اوّل به شهادت رسیده است . (3) نام او در زیارت های «ناحیه» (4) و «رجبیّه» ، (5) بدین گونه آمده است : السَّلامُ عَلی کِنانَهَ بنِ عَتیقٍ ! سلام بر کِنانه بن عتیق !

52 . مُجَمِّع بن زیاد

تنها فُضَیل بن زبیر ، از او یاد کرده است . (6)

53 . مُجَمِّع بن عبد اللّه عائِذی

مُجَمّع ، از یاران امام حسین علیه السلام بوده است . (7) وی به همراه عدّه ای دیگر ، همچون : نافع بن هِلال و عمر بن خالد ، به راه نمایی طِرِمّاح بن عَدی ، در منزلگاه «عُذَیبُ الهِجانات» ، پس از ممانعت حُر از حرکت امام حسین علیه السلام به سوی کوفه ، با وساطت امام علیه السلام به لشکر حق پیوستند و اخبار کوفه را به ایشان رساندند. (8)



1- .رجال الطوسی : ص 104 .
2- .الأمالی ، شجری: ج 1 ص 172 ، الحدائق الوردیّه: ج 1 ص 121 .
3- .ر . ک : ص 135 (فصل دوم / سخنی درباره شهدای حمله نخست) .
4- .ر. ک: ج 12 ص 263 (بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال) .
5- .ر . ک : ج 12 ص 122 (بخش سیزدهم / فصل دوازدهم / زیارت امام علیه السلام در اوّل رجب) .
6- .الأمالی ، شجری: ج 1 ص 172، الحدائق الوردیّه: ج 1 ص 122 .
7- .رجال الطوسی : ص 105 .
8- .ر . ک : ج 5 ص 257 (بخش هفتم / فصل هفتم / آمدن چهار نفر از کوفه به همراه طِرِمّاح بن عدی به سوی امام علیه السلام ).



مُجَمّع ، در ابتدای جنگ ، در گروهی چهارنفره، به میدان رفت که در محاصره قرار گرفتند و با یاری ابو الفضل العبّاس علیه السلام ، از محاصره نجات یافتند؛ امّا در راه بازگشت، با دیگر همراهانش ، در یک مکان به شهادت رسیدند. (1) ابن شهر آشوب ، او را از شهدای حمله اوّل دشمن ، به شمار آورده است. (2) فُضَیل بن زبیر ، از فرزند وی نیز به نام عائِد بن مُجَمِّع ، به عنوان شهید واقعه کربلا نام برده است؛ (3) امّا در نقل های دیگر ، چیزی در این باره نیامده است . (4) در زیارت های «ناحیه» (5) و «رجبیّه» ، (6) آمده است : السَّلامُ عَلی مُجَمِّعِ بنِ عَبدِ اللّهِ العائِذِیِّ ! سلام بر مُجَمِّع بن عبد اللّه عائِذی !

54. مسعود بن حَجّاج و پسرش عبد الرحمان

(7)مسعود ، از یاران امام حسین علیه السلام بود (8) و جزو شهدای حمله اوّل دشمن ، شمرده شده است . (9) نام او و فرزندش عبد الرحمان ، در زیارت «ناحیه» (10)

.

1- .ر. ک: ص 351 (فصل سوم / عمر بن خالد صَیداوی و همراهانش).
2- .ر . ک : ص 135 (فصل دوّم / سخنی درباره شهدای حمله نخست) .
3- .الأمالی ، شجری: ج 1 ص 172 ، الحدائق الوردیّه : ج 1 ص 122 که در آن ، «عاید بن مجمع» آمده است .
4- .ابن کلبی ، در باره فرزندی از مُجَمّع به نام عبد اللّه ، می گوید: «همراه مختار ، کشته شد» (نسب معد: ج 1 ص 320) .
5- .ر . ک : ج 12 ص 265 (بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال) .
6- .ر . ک : ج 12 ص 120 (بخش سیزدهم / فصل دوازدهم / زیارت امام علیه السلام در اوّل رجب) .
7- .الأمالی ، شجری: ج 1 ص 172 ، الحدائق الوردیّه : ج 1 ص 122 .
8- .رجال الطوسی : ص 105 .
9- .ر. ک: ص 135 (فصل دوم / سخنی درباره شهدای حمله نخست) .
10- .ر . ک : ج 12 ص 265 (بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال) .



، بدین گونه آمده است : (1) السَّلامُ عَلی مَسعودِ بنِ الحَجّاجِ وَابنِهِ ! سلام بر مسعود بن حَجّاج و پسرش !

55 . مسلم بن کثیر

(2)شیخ طوسی ، او را از یاران امام حسین علیه السلام دانسته (3) و ابن شهرآشوب ، وی را جزو شهدای حمله اوّل دشمن ، شمرده است . (4) نام او در زیارت های «رجبیّه» (5) و «ناحیه» چنین آمده است : (6) السَّلامُ عَلی أسلَمَ بنِ کَثیرٍ الأَزدِیِّ الأَعرَجِ ! سلام بر اَسلَم بن کثیر اَزْدی اَعْرج !

56 . مُنجِح ، غلام امام حسین علیه السلام

وی ، از یاران امام حسین علیه السلام بوده (7) که در کربلا ، به شهادت رسیده است . (8)

.

1- .در زیارت رجبیّه به فرزند او اشاره نشده است. در این باره ، ر . ک : ج 12 ص 122 (بخش سیزدهم / فصل دوازدهم / زیارت امام علیه السلام در اوّل رجب) .
2- .الأمالی ، شجری: ج 1 ص 173 ، الحدائق الوردیّه : ج 1 ص 122 .
3- .رجال الطوسی : ص 105 .
4- .ر. ک: ص 135 (فصل دوم / سخنی درباره شهدای حمله نخست) .
5- .در زیارت رجبیّه «سلیمان بن کثیر» آمده است . در این باره ، ر . ک : ج 12 ص 123 (بخش سیزدهم / فصل دوازدهم / زیارت امام علیه السلام در اوّل رجب) .
6- .ر . ک : ج 12 ص 266 (بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال) .
7- .رجال الطوسی : ص 105 .
8- .اریخ الطبری: ج 5 ص 469، الطبقات الکبری (الطبقه الخامسه من الصحابه): ج 1 ص 478، الثقات ، ابن حبان : ج 2 ص 310 ، الکامل فی التاریخ : ج 2 ص 582؛ رجال الطوسی: ص 105، الاختصا ص 83.



قاتل او را حسّان بن بَکر حَنظَلی گفته اند . (1) نام او در زیارت های «رجبیّه» (2) و «ناحیه» ، بدین گونه آمده است : السَّلامُ عَلی مُنجِحٍ مَولَی الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ ! (3) سلام بر مُنجِح ، غلام حسین بن علی !

57 . نَعیم بن عَجلان

(4)وی ، از یاران امام حسین علیه السلام بوده (5) و در زمره شهدای حمله اوّل دشمن ، شمرده شده است . (6) نام او در زیارت های «رجبیّه» (7) و «ناحیه» ، بدین گونه آمده است : السَّلامُ عَلی نَعیمِ بنِ عَجلانَ الأَنصارِیِّ ! (8) سلام بر نَعیم بن عَجْلان انصاری !

58 . هَفْهاف بن مُهَنَّد راسِبی

تنها در نقل فُضَیل بن زبیر ، در باره او ، مطالبی آمده است . در این نقل ، آمده :



1- .لأمالی ، شجری: ج 1 ص 172، الحدائق الوردیّه: ج 1 ص 121.
2- .ر . ک : ج 12 ص 123 (بخش سیزدهم / فصل دوازدهم / زیارت امام علیه السلام در اوّل رجب) .
3- .ر . ک : ج 12 ص 256 (بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الإقبال) .
4- .الأمالی ، شجری: ج 1 ص 172، الحدائق الوردیّه : ج 1 ص 122 .
5- .رجال الطوسی : ص 106 .
6- .ر. ک: ص 135 (فصل دوم / سخنی در باره شهدای حمله نخست) .
7- .در زیارت رجبیّه «الأنصاری» نیامده است . در این باره ، ر . ک : ج 12 ص 121 (بخش سیزدهم / فصل دوازدهم / زیارت امام علیه السلام در اوّل رجب) .
8- .ر . ک : ج 12 ص 260 ( بخش سیزدهم / فصل سیزدهم / زیارت دوم به روایت الذقبال ) .



هَفهاف بن مُهَنَّد راسبی ، وقتی خبر خروج حسین علیه السلام را شنید ، از بصره بیرون آمد ؛ امّا پس از کشته شدن حسین علیه السلام ، به لشکر ابن سعد رسید . وارد لشکر شد ، شمشیرش را کشید و آن گاه ، گفت : (1) ای سپاه مسلّح !من ، هَفهاف بن مُهَنَّدم و خانواده محمّد را می جویم . سپس ، در میان آنها ، به سختی تاخت و تاز کرد . امام زین العابدین علیه السلام [ در باره او ] فرموده است : «از زمانی که ، خداوند محمّد صلی الله علیه و آله را برانگیخت ، پس از علی بن ابی طالب علیه السلام ، مردم ، جنگاوری مثل او ندیده بودند که این گونه ، تعدادی را بکُشد . به مقابله با او برخاستند و پنج نفر ، محاصره اش کردند تا او را کُشتند . رحمت خدای متعال بر او باد !» . (2)

59 . همام بن سَلَمه قانِصی

تنها فُضَیل بن زبیر ، نام او را در زمره شهیدان کربلا آورده است . (3)

60 . یحیی بن سلیم مازِنی

نام و رَجَز و به شهادت رسیدن او در کتاب های الفتوح و مقتل خوارزمی و المناقب ابن شهرآشوب ، آمده است و در منابع دیگر ، چیزی نیامده است . در باره او آمده : یحیی بن سلیم مازِنی ، به سوی میدان آمد ، در حالی که می خواند : (4)

1- یا أیّها الجُند المُجَنَّد أَنَا الهَفهافُ بنُ المُهَنَّد أبغی عیالَ محمّد.
2- .الأمالی، شجری : ج 1 ص 173 ، الحدائق الوردیّه : ج 1 ص 122 .
3- .الأمالی ، شجری: ج 1 ص 173 ، الحدائق الوردیّه: ج 1 ص 122 .
4- لَأَضرِبَنَّ القَومَ ضَربا فَیصَلا ضَربا شَدیدا فِی الغَداهِ مُعجِلا لا عاجِزا فیها و لا مُوَلوِلا و لا أخافُ الیَومَ مَوتا مُقبِلا لکِنَّنی کَاللَّیثِ أحمی أشبُلا.



این گروه را با ضربتی سخت و پایان دهنده ، می زنمضربت سهمگینِ صبحگاهی و شتابان که نه ناتوانی ای در آن دارم و نه تردیدیو امروز ، از مرگ پیشِ رو واهمه ای ندارم . امّا من همانند شیری هستم که حامی فرزندانش است . آن گاه ، بر دشمن، یورش بُرد و جنگید تا کشته شد . رحمت خدا بر او باد ! (1)

1- .الفتوح : ج 5 ص 106 ، مقتل الحسین علیه السلام ، خوارزمی : ج 2 ص 17 ؛ المناقب ، ابن شهرآشوب : ج 4 ص 102 ، بحار الأنوار : ج 45 ص 24 .